سلام دوست عزیز. آرزو میکنم این روزا حالت خوب باشه. حتما این کلمات به گوشت آشناست؛ انتزاعی آبستره! اما چقدر باهاش آشنایی داریم؟ تاریخچش چیه؟ چه کاربردی توی صنعت نقاشی و عکاسی داره؟ بریم تا همه ی این ها رو بفهمیم!
هنر انتزاعی
هنر انتزاعی ههنریه که شخص، شی یا منظره ای رو از دنیای حقیقی نشون نمیده. از عنصر های واقعی الهام میگیره اما برداشت ذهن انسان رو از دنیای خارج را نشون میده. یعنی چیز طبیعی ای توش قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرمهای تمثیلی و غیرطبیعی برای بیان کردن مفاهیم استفاده میکنه.هنر آبستره معمولاً در مقابل هنر فیگوراتیو استفاده میشه.
حالا که معنا و مفهومش رو متوجه شدیم بریم تا با تاریخچش آشنا شیم:
اولای قرن بیستم این واژه بیشتر واسه ی مکتب های هنری ای مثل کوبیسم و فوتوریسم بکار میرفت. چون که تو این جور مکتب ها طبیعت در صورتهای ساده یا مبالغه شده بیان میشد.
توی نقاشیهای این جور سبکها معمولا هدف رسوندن منظور حقیقی اشیا بود نه الزاما شکل ظاهری اونا. طبق گفته ی مورخان هنر مدرن، واسیلی کاندینسکی اولین نقاشی هست که حدود سال ۱۹۱۰ اولین نقاشی کاملاً انتزاعی رو خلق کرده.
ازون به بعد هنر انتزاعی مدرن توی خیلی از جنبشها و مکتب های هنری مختلف گسترش پیدا کرده.
نقاشی آبستره
شاید توی نگاه اول کشیدن یک نقاشی انتزاعی خیلی آسون و بدون هیچ پیچیدگی ای به نهظر برسه، اما این در حالیه که باید برای یک اثر آبستره خوب انرژی و وقت زیادی گذاشته بشه.
نقاشی آبستره یک قسمتی از دنیای واقعی رو نشون میده منتها از نقطه دید هنرمند اون رو روایت میکنه! هدف اصلی این هنر منتقل کردن عواطف و احساسات بدون تکیه کردن به محیطه.
حالا هر آدمی توی قدم اول بازدید از یک گالری میتونه آثار هنر آبستره از بقیه آثار تشخیص بده. این کار واسه ی این آسونه که توی نقاشیهای آبستره رنگها، خطوط و نمادهای تصویری از عمد جلوه ی چشمگیری دارن و قابل تشخیصن.
کاندینسکی از معروفترین و اثرگذارترین هنرمند های سده بیستم حساب میشه که تابلوی معروف “ترکیب بندی” رو ازش میبینیم.
عکاسی آبستره
توی هنر انتزاع دو مدل داره: اول ما یک چیزی رو به وجود میاریم که وجود خارجی نداره، یعنی واقعی نیستن و آبستره به حساب میان.
توی نوع دوم ما میایم واقعیت ها رو با حذف یک سری از بخش هاش، غیر واقعی میکنیم. استفاده از حالت اول توی عکاسی امکان نداره و فقط حالت دوم برامون باقی میمونه.
ما برای گرفتن عکس انتزاعی یک سری از خصوصیات یک چیز رو حذف، و تاکید بیشتری روی جنبه های مهمترش میکنیم. حالا این شرایطو به وجود میاریم که مخاطب از دید ما به سوژه نگاه کنه.
مثلا ما کل دنیا رو رنگی میبینیم، پس اگه عکسمون سیاه سفیده غیر واقعی به حساب میاد. یا این تکنیک که از زاویه های غیرمعمول عکاسی کنیم که باعث میشه عکس حالت غیر طبیعی داشته باشه. یا فکوس بیش از حد توی سوژهها، اغراق توی رنگ، استفاده از کنتراست بالا، واید یا تله بودن بیش از حد، ، استفاده از ساتریشن (وی واید یا رنگ) خیلی غلیظ، ، سیلوئت ، حرکت دوربین موقع عکاسی و هر جور استفاده غیر طبیعی از تجهیزات عکاسی!
توی این جور موارد مخاطب مثل همیشه یک سوژه رو نمیبینه. از حالت معمول فاصله گرفته و در نتیجه انتزاعی به حساب میاد.
ممنون که وقتت رو توی مای پی اس دی شاپ گذروندی. امیدوارم این پست برات مفید بوده باشه. بهت پیشنهاد میکنم پست های روانشناسی رنگ ها و روانشناسی شکل ها رو هم مطالعه کنی، اینجا کلی چیز جالب برای یاد گرفتن مونده!